در جهانی که ما هر روز ایده های جدیدی میشنویم و تغییرات اجتماعی با سرعت اتفاق میافتند، حفظ برابری و حقوق سخت و سخت تر میشود. اقلیت هایی وجود دارند که تنها در چند دهه ی موفق به کسب برخی از حقوق […]
در جهانی که ما هر روز ایده های جدیدی میشنویم و تغییرات اجتماعی با سرعت اتفاق میافتند، حفظ برابری و حقوق سخت و سخت تر میشود. اقلیت هایی وجود دارند که تنها در چند دهه ی موفق به کسب برخی از حقوق خود شده اند. اما گروه دیگری وجود دارد که نتنها اقلیت نیست، بلکه اکثریت است. زنان.
برای قرنها به همجنسگرایی همچون یک اختلال ذهنی نگربده میشد، اما امروز میدانیم که .اشتباه است. پس امروز میتوانیم آنها را بفهمیم و برای حقوق برابرشان تلاش کنیم
بعد از انقلاب “زن زندگی آزادی” دوباره در این مورد فکر کردم.
به نظر من، آنهایی که با این جنبش مخالفت میکنند با حقوق زنان مخالفند. حتی اگر در کشوری آزاد زندگی کنند. فکر میکنم این افراد که به برابری حقوق زن و مرد باور ندارند و هیچ کاری در این مورد انجام نمیدهند، بی انصافند.
آن دسته از سیاستمداران، فعالین حقوق بشر، و هر کسی که قدرت ایجاد تغییرات را دارند که ،اکنون در حال دست دادن و خوش رقصی برای ناقضین این حقوق هستند اختلال روانی دارند.
بله، همجنسگرایی یک اختلال روانی نیست اما دست دادن و خندیدن در مقابل آنهایی که به طور گسترده در حال نقض حقوق بشر و حقوق زنان هستند، سیاست ورزی نیست. اختلال روانی است.
#مهسا_امینی شما امروز با داشتن اطلاعات به روز دارید اشخاصی رو قضاوت میکنید که اون روز بودند و اطلاعات امروز رو نداشتند. البته یادآوری وجود اطلاعات در همان زمان برای خنثی سازی عمله های خمینی در امروز بسیار مفید هستش، چرا […]
شما امروز با داشتن اطلاعات به روز دارید اشخاصی رو قضاوت میکنید که اون روز بودند و اطلاعات امروز رو نداشتند.
البته یادآوری وجود اطلاعات در همان زمان برای خنثی سازی عمله های خمینی در امروز بسیار مفید هستش، چرا که آنها میدانستند. و فکر میکنم “خاک بر سرت بهنود” مورد توافق همه هست.
عدم شباهت جامعه، جهان و شرایط نسبت به آن زمان:
تلاش برای گنجاندن جامعه ی امروز در جامعه ی گذشته چاره ای جز حذف تفاوتها نمیگذارد. و برای حذف تفاوتها مجبور به قرار دادن آنها در کنار مسببین آن زمان هستید. از هر طیفی باشید به شما فاشیست گفته اند در حالی که نیستید. کمونیست گفته اند در حالی که نیستید. تجزیه طلب گفته اند در حالی که نیستید و … .
جهان امروز دیگر دو قطبی کمونیست امپریالیست نیست و حقوق بشر بر ایدئولوژی پیروز شده است. همچنین تعاریف صلح، سواد، رسانه تغییر کرده است.
در آن زمان مذهب چنان ریشه دار بود که حتی کمونیست مسلمان هم داشتیم. ولی امروز چنین نیست.
در واقع باید از خودمان بپرسیم “آخرین بار کی صدای کمونیست را در خیابان شنیده ام؟”. اگر جوابی نداشتیم بهتر است زمان را صرف مبارزه با دشمن واقعی با حداقل 20% طرفدار و میلیارد ها دلار پول بکنیم.
اجبار افراد برای انتخاب بین مواضعی که اساسا گزینه ی آنها نیست.
زمانی که مردمی بر سر اصولی کلی تر متحد شدند، اجبار به موضع گیری باعث کاهش مشارکت شده و اشخاص هزینه ی فعالیت خود را نه فقط در ایران که در جیب دیگران میبینند.
اگر باور دارید که تجمعات 120 شهر در جهان و تجمع برلین برای ایران بود و نه اسماعیلیون، به مرور شاهد کاهش این پتانسیل هستیم و اگر فکر میکنید مقصر فقط اسماعیلیون است به خطا رفته اید.
نقش هدایتگری مردم برای اپوزیسیون و جامعه بین الملل را به هدف هدایتگری مردم و جامعه بین الملل تغییر میدهد و این در تناقض آشکار با خواست مردم است.
در نتیجه باز هم چرخه ی حذف گسترده تر شده و هزینه را افزایش میدهد.
در حقیقت ما بیشمار نیستیم واگر سرعت تکثیرمان از حذفمان کمتر شود، نتیجه مشخص است.